جستجو
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر، ۱۳۱۵ ق
نامه از برادر عمید لشکر [احتمالا منتصر لشکر] احتمالا به عمید لشکر؛ در باب گرفتن کتابچه های مکری با دستور سطوة السلطنه و واگذاری آن به میرزا ولی خان، درخواست از مخاطب برای نوشتن نامه به مشیرنظام درباب دادن رسومات مخاطب به طور کامل، درخواست فرستادن ثبت پارسال برای احتیاط، دادن خبر سلامتی خانواده؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق است، در باب فرستادن برات حواله حاکم هشترود به دست حاجی خان یاور و اینکه نمی تواند برات را نقد کند و خواسته سطوة السلطنه کاغذی برای او بفرستد، درباب فرستادن بیرامعلی به نزد پاشا بیگ در تبریز، در باب ابوالفتح کلانتر و فروش علاقه جاتش در قریه ورقه و تکوی و سؤال از مخاطب...
-
۳تصویر
نامه از حمیدالسلطان
پاکت با مهر حمید السلطان که روی پاکت نوشته در خانه حمید السلطان ملاحظه نمایند؛ نامه از حمید السلطان احتمالا به همسرش، که محتوای آن به شرح زیر است: دریافت نامه مخاطب از طریق مشهدی علی عباس که به ارومیه امده است و خوشحالی از سلامت نورچشمان؛ گرفتاری زیاد عرایض نویسی و و سایر مکتوبات فراشباش گری که فرصت نامه نگاری نمی دهد؛ گله ای از عمید لشکر ندارد و سلام خالصانه دارد؛ فرستادن سوغاتی که مخاطب خواسته به واسطه علی عباس؛ از صدیقه و صفیه پرسیده، جعبه آنها را هر وقت آماده شد می فرستد؛ درباره پولی که قرار بوده آخوند بدهد سؤال کرده؛ به سرکارعلیه خانم و علویه خانم سلام رسانده؛ مخاطب از حاجی علی اکبر...
-
۴تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
پاکت با مهر مهدی (تاریخ مهر ۱۳۲۸) و خطاب به نورچشم مکرم آقای عمید لشکر لشکر نویس و سررشتهدار فوج قهرمانیه؛ نامه خطاب به عمید لشکر و در پشت نامه هم مهر منتصر لشکر و هم عمید لشکر که محتوای آن به شرح زیر است: در خصوص دریافت براتها و تعجب از اینکه چرا کارهای مخاطب این قدر به مشکل برمیخورد، اشاره به درد سر مربوط به براتها و پس فرستادن پول؛ عرض سلام به والده و اشاره به فرستادن سی تومان یک ماه قبل و نمیداند چرا دوباره آه و ناله به آسمان هفتم بلند است.
-
۱تصویر
مستمری همسر حاجی اکبر بیگ، ۱۳۱۰ ق
حواله مستمری در وجه همسر حاجی اکبر بیگ یاور قورخانه، موافق کتابچه دستور العمل جزو مستمرات قشونی که در دفتر جناب مستشار السلطنه ضبط است؛ نام و مهر زهرا خانم خاله اسمعیل خان خوئی در انتهای سند.
-
۲تصویر
نامه به نزهت الدوله درباره وضعیت املاک
درباره درخواست نزهت الدوله برای فرستادن دو خروار آرد و مشکلات مربوط به آن، و تهدید خانم برای قطع مواجب و جیره مسؤول قاطرچی ها و ساربان ها و یادآوری نویسنده به خانم درباره قرارداد مربوط به قاطرچی ها؛ درخواست رعایا برای گرفتن جو بهاری برای کاشتن؛ تقسیم گندم میان رعایا و درخواست بیکاره ها برای گرفتن گندم؛ عمل و ادعای حمزه بیگ نام و مسائل مربوط به او؛ ترک باغبان قریه ینگجه از محل کارش و نیاز فوری به باغبان؛ درباره قطعه زمینی در سیس که قرار بوده در آن خانه ساخته شود ولی نویسنده پیشنهاد داده که مورد کاشت قرار گیرد؛ عریضه رعایای ترکمان و کمک به فقرا؛ اشاره دوباره به حمل آرد توسط قاطرچی و توضیح...
-
۲تصویر
عریضه به نزهت الدوله
عریضه به نزهت الدوله درباره محاسبه جمعیت قریه امیرزکریا به خواست خانم و اینکه مردم نیاز به کمک نقدی فوری دارند، درخواست برادران آقا میرزا عبدالله درباره گرفتن پول از بابت باغ جهانگیر و توضیح دلایل آنان برای نفرستادن بقیه آرد به شهر و حمل به ملک زاده، اشاره به دادن حواله های گندم و جو به عنوان خانواری و جیره به باغبان و ساربان و قاطرچی، توضیح به خانم درباره دستور برای مساحت زراعت امیرزکریا و اینکه رعایا قدرت و توان ندارند و فروش گندم و جو به آنان به جای دادن پول نقد، و مطالبی درباره فروختن گندم به حاجی علی.
-
۱تصویر
نامه به نزهت الدوله درباره وضعیت املاک
بخشی از یک نامه، درباره درخواست کارگران باغات ملک زاده برای محاسبه قیمت بیل ها از اجرت آنان، تعیین تکلیف برای زنان قالی باف قراجه و تمام شدن بافت فرش بزرگ و اتمام فرش های آستانه تا دو روز آینده، درباره فرستادن جو و کاه و اینکه علت دیر رسیدن بارندگی و گل شدن راه بوده است، اطاعت از دستور قرار دادن سه نفر برای محافظت از باغ و عمارت ملک زاده، دادن جیره جنسی و نقدی به عملهجات و زنان فرشباف، و در پایان درخواست غلامحسین خان برای گرفتن حیوان برای کار قنوات به دلیل سختی آن.
-
۲تصویر
نامه از اعتصام نظام
نامه از اعتصام نظام، که محتوای آن به شرح زیر است: درباره حواله مقرری مخاطب به آقا میرعبدالله و تأخیر او در رساندن مبلغ، از مخاطب میخواهد دویست تومانی را که هنگام رفتن به او داده تا به میرعبدالله بدهد و برای نویسنده قبض بگیرد، حالا تمام و کامل به آقای امین الممالک بدهد که وی نیز از بابت مقرری به بانک بدهد؛ در انتها به همشیره و نورچشمان سلام رسانده است.
-
۲تصویر
نامه مهدی بن عبدالعلی
نامه با مهر مهدی بن عبدالعلی [احتمالا منتصر لشکر] که محتوای آن به شرح زیر است: خبر صدور فرمان در خصوص تمام حقوق دیوانی مرحوم آقا و منصب و لقب و تیول آن مرحوم در حق مخاطب و سررشته داری در حق نویسنده؛ و امیدوار است که درب خانه پدر بسته نشود؛ چون مخاطب سواد ندارد نویسنده مطالب محرمانه را نمی نویسد و سفارش می کند که نامه بعدی را زن عموی مخاطب بخواند تا کسی متوجه نشود؛ خبر بازگشت خود به زودی؛ به مخاطب سفارش می کند که به درس مشغول باشد؛ سر پاکت نامه ها نوشته شود اداره امیر کشیکچی باشی میرزا مهدیخان سررشته دار فوج قهرمانیه برسانند؛ سفارش در دادن نامه حاجی خان یاور به محمد خان یا محمد علی؛ و ابلاغ...
-
۲تصویر
منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر (مهر او در پشت نامه) خطاب به معتمد السلطان نورچشم مکرم مهربان عمید لشکر [احتمالا میرزا ابوتراب خان]؛ محتوای آن به شرح زیر است: نگرانی از نداشتن نامه از مخاطب؛ سؤال درباره گرفتن مواجب از گمرک؛ اعلام وصول مواجب کهنه وی که نزد ملک خان بوده و مواجب پدری و غیره پارسال که معادل یکصد و سی تومان است؛ سؤال درباب وصول پول گمرگ تخاقوی ییل و ییلان ییل؛ بی خبری از وضعیت غله مخاطب؛ میرزا مهدیخان سرتیپ خویش قوم اسدالله خان در طهران بیست تومان از نویسنده قرض کرده است و او از مخاطب می خواهد که بیست تومان از اسد الله خان یا میرزا حمید خان بگیرد و اگر قبول نکردند به نویسنده در طهران...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- Dاجرت
مجموعه ها
- Dامیر حسین نیک پور
اماکن
- تبریز(۱۶)
- چاراویماق (آذربایجان)(۱۵)
- تهران(۱۱)
- هشترود (آذربایجان)(۷)
- مراغه(۵)
- شبستر(۵)
- خوی(۴)
- آذربایجان(۴)
- چیبنی (هشترود)(۳)
- مرند(۳)
- مشهد(۲)
- طبس(۲)
- خلخال(۲)
- ارومیه(۲)
- اردبیل(۲)
- گیلان(۱)
- کرمان(۱)
- هریس (آذربایجان)(۱)
- نجف(۱)
- میانه(۱)
- بیشتر
- تبریز(۱۶)
- چاراویماق (آذربایجان)(۱۵)
- تهران(۱۱)
- هشترود (آذربایجان)(۷)
- مراغه(۵)
- شبستر(۵)
- خوی(۴)
- آذربایجان(۴)
- چیبنی (هشترود)(۳)
- مرند(۳)
- مشهد(۲)
- طبس(۲)
- خلخال(۲)
- ارومیه(۲)
- اردبیل(۲)
- گیلان(۱)
- کرمان(۱)
- هریس (آذربایجان)(۱)
- نجف(۱)
- میانه(۱)
- قوچان (خراسان)(۱)
- سلماس(۱)
- سفیدان (تبریز)(۱)
- سبزوار(۱)
- ساوجبلاغ (ساوجبلاغ مکری یا مهاباد، آذربایجان غربی)(۱)
- رشت(۱)
- دهخوارقان (آذربایجان)(۱)
- خراسان(۱)
- لاهیجان(۱)